سارا ساداتسارا سادات، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

دخترم ... نفسم ... سارا

چند قدم تا آغاز سال نو باقیست...

1391/12/29 13:14
نویسنده : مامان پریسا
389 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان!

در آستانه ی سال نو و طراوت و زنده شدن دوباره طبیعت و تحول و دگرگونی روح آدمیان هستیم.

به امید سالی مملو از سلامتی و شادی و پیروزی برای همه ی کوچولوها و دختر کوچولوی نازم.

این چند روز گذشته همه اش در رفت و آمدیم بعد از برگزاری جشن نوروزیت که باباحسین هم اومد و با دو تا شاخه ی گل ما رو سورپرایز کرد مشغول خرید و خونه تکانی خونه ی مامان پروین هستیم.

من کم تحملم یا تو شیطنت هات زیاد شده نمیدونم اما این روزا کم میارم ... منو ببخش دختر مهربونم.

هفته ی گذشته بیست و سوم اسفند ماه بعد از اینکه تو رو گذاشتم کلاس با بابا رفتم تا سر نیایش و بعدش رفتم مرکز بهداشت وقت دکتر داشتم، از اونجا با خاله شیوا اینا قرار گذاشته بودم و رفتیم با هم نمایشگاه مد و لباس برای تو چندین دست لباس خریدم که جنسشون خیلی خوب و عالی بود، از خرید اونجا واقعا راضی بودم، اومدم دنبالت کلاس بالت هم شروع شده بود، بعد از اینکه کلاست تموم شد با هم اومدیم خونه، لباسهاییکه برات خریده بودم و تنت کردم خیلی قشنگ بود، اما دوتاشون که اندازه همین الانت بود، و من خریده بودم که پاییز آینده تنت کنم، جنسشون خیلی خوب بود و به درد پاییز میخورد که هوا کمی خنک تر میشه، تصمیم گرفتم که برات عوضشون کنم، صبح پنجشنبه دوباره سه تایی با هم رفتیم نمایشگاه تا سایز بزرگترشو برات بگیرم که فقط موفق شدم یکی از لباسهاتو عوض کنم.

بعد از نمایشگاه با هم رفتیم خونه خاله شیوا اینا و ناهار اونجا بودیم، شام هم بابا اومد اونجا و دور هم بودیم و حسابی خوش گذروندیم.
خونه ی خاله شیوا که بودیم، به نظرم سرماخوردگیت شروع شد، برگشتیم خونه تو دو روز تب داشتی شنبه صبح بردمت دکتر و دکتر ذوعلم گفت که ویروس جدیدیه که زمان میبره تا تبش قطع بشه و بعد از خوردن آنتی بیوتیک حالت رو به بهبودیه انشاءالله. دوباره دارو خوردن و شروع کردیم...

خلاصه الان خیلی بهتری و یک شنبه شب تبت قطع شد خداروشکر خیلی نگرانت بودم و همه اش ذهنم مشغول سلامتی تو بود... انشاءالله که همیشه و همیشه سالم و سلامت و خنده به لبت باشه عزیزم.

این هفته جز شنبه هر روز خونه مامان پروین بودیم، برای کارای خونه کمکش کردیم و به تو تقریبا سخت گذشت چون همبازی نداشتی و حوصله ات سر میرفت. اما از امروز دیگه سه تایی کنار همیم و سال نو رو با توکل به خدا، سلامتی و شادی شروع میکنیم به امید اینکه امسال برای همه ی مردم سالی باشه همراه با سلامتی و برکت... الهی آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)