دوباره برف!
سلام عشق مامان!
الان تو خواب نازی! ولی سارا جان شبا اینقدر خودتو میچسبونی به من اصلا من خوابم نمیبره ها! تا یه کم ازت فاصله میگیرم دوباره میای تو بغلم!
صبح بابایی ساعت شش از خواب بیدار شد که بره سرکار دید که به قول تو "ای بابا" داره برف میاد!
الحمدالله خدا ما رو از بارش رحمتش بی نصیب نذاشته و این جای امید به زندگی است. طبیعت پاییز و زمستان خیلی خیلی زیباست! اگه برف ادامه داشته باشه حتما امروز میرم جلوی در برف بازی میکنیم و ازت عکس میندازم تا بذارم تو وبلاگت. البته اگه تو مقاومت نکنی در برف بازی. چون میگی سرده و دوست نداری برف بریزه رو سرت!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی