سارا ساداتسارا سادات، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

دخترم ... نفسم ... سارا

آخر هفته با ارميا كوچولو...

1390/8/28 10:20
نویسنده : مامان پریسا
371 بازدید
اشتراک گذاری

سلام حبه نباتم!niniweblog.com
ديروز جمعه بود و ما شام مهمون داشتيم، خاله فاطمه و عمو رضا و ارميا كوچولو اومدن خونمون. هر چند دير اومدن چون خاله فاطمه كلاس داشت ولي خوب با اين حال بهمون خوش گذشت، مدت ها بود همديگرو نديده بوديم. شام خورديم و بعدش آخرين قسمت آكادمي رو تماشا كرديم. تو هم كه حسابي خوشت اومده بود باهاشون ميخوندي و يه هيجان عجيبي داشتي كه هر چي بهت ميگفتيم سارا تو ساكت باش بذار ببينيم بعدا تو بخون ميگفتي نه! با صداي خيلي بلند ميخوندي. و از اونجايي كه همه كلماتو نميتوني ادا كني. سقف و حرف و بعضي كلمات ديگه رو خيلي خيلي بلند ميخوندي و بقيه رو كه نميتونستي درست ادا كني آروم ميخوندي. خيلي اين كارت جالب بود خوشگل مامان. بهت افتخار ميكنم نفس خانوم.
خيلي دوست داري مهد كودك بري، هر وقت با بابا ميريم خونه مامان پروين از جلوي مهد كودك بهار رد ميشيم ميگي مامان من مهد ميخوام! عزيزم الان هوا سرده و بچه هاي مهد همه اش مريضن نميخوان مريض بشي. بهار هم الان همش مريضه و هر وقت ميري پيشش نگران ميشم. چون خيلي با هم بازي ميكنين ميترسم مريض بشي خوشگلم. اين چند ماه هم تحمل كن انشاءالله از سال آينده ميفرستمت مهد كودك خوشگلم.
با بابايي ميري خريد و هر بار يه تقاضاي جديدي داري.
الان تقريبا دو هفته است كه دستشويي بزرگ رو ميري دستشويي و راحت شدي خوشگلم. آفرین به تو niniweblog.comمنم راحت شدم. اينطوري ديگه استرس ندارم. خودت مياي ميگي مامان دل درد بعد ميخوام ميخواي بري دستشويي ميگه بله، ميري و خودت از اينكه رفتي دستشويي راضي هستي. بعد مياي بيرون ميگي مامان دل خوب شد! عاشق اين حرفاتم. خيلي خوشگل سلام ميكني، ميگي سَلِي و اينقدر تكرار ميكني تا طرف مقابلت جواب سلامت رو بده. niniweblog.comدوست دارم دختر با ادبم.
باعث افتخار من و بابايي هستي. ميبوسمت...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)