سارا ساداتسارا سادات، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

دخترم ... نفسم ... سارا

اول بهمن و بیست و نه ماهه شدن سارا جونم...

1390/11/1 9:26
نویسنده : مامان پریسا
182 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان!
قربونت برم كه بیست و نه ماهه زندگي من و بابا رو شيرين تر كردي. تولد 29 ماهگيت مبارك دخترم... ميبوسمت هزار بار و برات آرزوي سلامتي و شادي و خوشبختي ميكنم. روز پنجشنبه صبح از خواب كه بيدار شدي سرفه ميكردي با بابايي برديمت دكتر و از اونجا هم رفتم موسسه رسانه هاي تصويري و برات هفت هشت تا سي دي كارتن خريدم. بعدش هم رفتيم مجتمع تجاري بوستان و برات گوشواره طلا خريدم. آخه گوشواره اي كه دكتر به گوشت كرد خيلي اذيتت ميكنه و پشت گوشت يه كمي قرمز شده به همين خاطر زودتر تصميم گرفتم برات گوشواره بگيرم تا ديگه شبا راحت بخوابي. خيلي خوشگل و ساده است. مباركت باشه عسلم. ديگه خانوم خانوم شدي. تازه ميگي النگوم كوش ميخوام دستم كنم! حرفاي جالبي ميزني خانوم خانوما!
خوشگل مامان شنبه اول بهمن بود و روز تولد بابا حسن. از صبح رفتيم اونجا البته يه برف حسابي هم اومده بود. از خواب كه بيدار شدي تعجب كردي ديدي همه جا سفيد شده. رفتيم خونه مامان پروين تا كمكش كنيم واسه نذري بيست و هشتم صفر. آخه مامان پروين ميخواست آش شله قلمكار بپزه و بعد از اذان مغرب بيست و هفتم صفر بار ميذارن تا سحر بيست و هشتم صفر پخش كنن! بعداز ظهر ديگه همه كارا تموم شده بود و من خيلي خسته بودم. خداروشكر نذري مامان پروين خيلي خوشمزه بود و صبح پخش كرديم و بعد از كمي جمع و جور كردن اومديم خونه من هم خيلي خسته بودم و خوابيدم! تو هم پيش بابايي بودي و ناهار خوردي بعدش اومدي پيشم خوابيدي.
الان داري تلويزيون نگاه ميكني و با سي دي هات ور ميري. دوست دارم عاشقتم خيلي زياد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)