تولد سارا جون و رفت و آمد اين روزهاي ما...
سلام نفس مامان و بابا! خداروشكر كه خوب و سرحالي... اين روزها همش با هم در رفت و آمديم، ميريم خريد، آرايشگاه و ... دوباره خريد... :) روز دوشنبه كه بيست و سوم مرداد بود با هم رفتيم بازار تهران، صبح بابايي ما رو برد مترو و ما هم رفتيم بازار وسايل تزئين تولدت رو خريدم و يه كمي خريد براي خونه داشتم و هديه تولدي كه ميخواستم بهت بدم رو بعد از مدت ها بالاخره خريدم! اون هم يه زنجير خوشگل و ساده است براي پلاكي كه عمو محسن وقتي دنيا اومدي برات خريده بود! وقتي رسيديم خونه ساعت چهار بعدازظهر بود، تو خيلي خيلي خسته شدي، ماه رمضان هم بود و اين خستگيت رو چند برابر كرد... خلاصه وقتي رسيديم خونه از گرما خسته و بي انرژي بوديم، اما وقتي خريدمون رو باز كرديم خو...
نویسنده :
مامان پریسا
23:33