سارا جون و دوری از مامان...
سلام نفس من... امروز دومین روزی بود که دو سه ساعت از من دور بودی، و من از این بابت خوشحالم که خیلی اذیت نشدی و برای من دوری از تو سخته... روز یکشنبه با هم از خونه اومدیم بیرون، رفتیم دو سه تا باشگاه سر زدیم و من بالاخره یه جایی رو پیدا کردم و اسم نوشتم، رفتیم مهدی که بهار میرفت و صحبت کردیم اما طی تحقیقات به عمل اومده خیلی شرایط و مزایاش خاص نبود اما هزینه اش خیلی بالا بود و با هم جور در نمیومد... به همین خاطر انصراف دادیم، روز دوشنبه با هم رفتیم کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و اونجا رو خیلی دوست داشتی اما گفتن که چون سه سالت تموم شده هنور کوچولویی، از بهار سال دیگه میتونی اونجا بری کلاس نقاشی، موسیقی و خلاقیت و ... با هم دوباره راهی س...
نویسنده :
مامان پریسا
16:56